وقتی که تنهای تنها میشوی، وقتی که دوستانت، آنها که نیاز مند یاریشان هستی، درست در حساس ترین نقطه رهایت می کنند؛ وقتی در دست همان ها که پشتوانه و پشت گرمی محسوبشان می کردی، خنجر می بینی، وقتی زیر سنگی که به استواری اش سوگند می خوردی و تکیه گاهش می شمردی، ماری خفته می بینی که در تکان حادثه از خواب جهیده است؛
وقتی که امواج امتحان، خاشاک دوستی های سطحی را می روبد و لجن متفعن خودخواهی و منفعت طلبی را عریان می سازد؛ وقتی که هیچ تکیه گاهی برایت نمی ماند و هیچ دستی خالصانه به دوستی گشاده نمی گردد، یکی ملجأ و امید و پناه گاه می ماند که هیچ حادثه ای نمی تواند اورا از تو بگیرد.
او حتی در مقابل بدی های تو، خوبی می آورد و بر روی زشتی های تو پرده ی اغماض می افکند.
اگر بدانی که محبت و اشتیاق او به تو چه قدر است، بند بند تنت از هم می گسلد.
او به عیسی (ع) می فرماید: اگر آن ها که به من پشت می کنند، میزان اشتیاق مرا نسبت به خویش بدانند، قالب تهی می کنند.
حتماً دانسته ای که او کیست.
پس چرا در انتها به او برسی؟! از او آغاز کن.
پیش و بیش از همه خدا را دوست بگیر و هم او را ملاک و شاخص دوستی هایت قرار بده.
هر که به خدا نزدیک تر و صفات خدایی در او متجلی تر، دوست تر و صمیمی تر.
و تو که چنین دوستی و رفاقتی می طلبی، خود پیش از دیگران به خلق و خوی الهی متخلق می شوی.
دلت همیشه گرم خدا باد.
برچسبها: از او آغاز کنخداخدا کیستامام علیامیرالمومنینبهترین مطالب برای خدایا علیimam alishiaAli